چطور فرزندم را درک کنم ؟!

چطور فرزندم را درک کنم ؟
ما دوست داریم بچه هایمان را درک کنیم ، در حالی که اصلا نمی دانیم درک کردن یعنی چه ؟!
در این مقاله راجع به ادراک صحبت می کنیم در پایان این مقاله ، یاد می گیریم چطور اطرافیانمان ، بلاخص فرزندانمان را درک کنیم .
درک کردن یعنی اینکه ، واقعیت های دنیای بیرونی را چطور برداشت و تفسیر کنیم ، ما با تلاش های ذهنی خود ، تنها بخشی از حقیقت را دریافت می کنیم و حالا با توجه به این که از طریق حواس، کدام قسمت از حقیقت را دریافت کرده ایم و از فیلترهای مغزی مان عبور داده و وارد دنیای مطلوب خود کرده ایم ، رفتار و احساسی متناسب با آن از خود بروز می دهیم .
در واقع ما بیشتر وقت ها واقعیت را نمی بینیم بلکه تنها واقعیت ِ خود را می بینیم .
لازم است با مثالی موضوع را روشن تر کنیم :
زمانیکه من عجله دارم و باید سریع تر خود را به مهمانی برسانم و انتظار دارم فرزندم سریع لباس پوشیده و دَمِ در آماده ی حرکت باشد . می بینم هنوز داخل اتاق است ، با خودم می گویم : ” ببین تو رو خدا این بچه همیشه هر کاری رو طول میده ” ؛ کمی که طول می کشد عصبانی شده و سمت اتاق می روم در زده ، وارد می شوم در حالیکه می خواهم داد بزنم که چرا تو هنوز نشسته ای ! می بینم که او لباس مناسب پوشیده ، در حال گرفتن تاکسی اینترنتی ست و می گوید : مامان ماشین دَمِ درِ !!!! ، اینجاست که به خودم می آیم و می بینم که چقدر اشتباه فکر کردم ، زود قضاوت کردم و چقدر از این موضوع خجالت زده ام .
زمانی می توانم درست عمل کنم که ، بدون تعصب ، بدون قضاوت کردن تنها مشاهده گر باشم .
در مثال ذکر شده ، قبل از برداشت های مختلف ، که داشت منجر به احساسِ منفی میشد ، بهتر بود در اتاق را می زدم وارد می شدم و وضعیت را بررسی می کردم و چنانچه فرزندم هنوز لباس مناسب نپوشیده بود ، دلیل را جویا می شدم و بعد برداشتم شکل می گرفت و احتمال اینکه بی گدار به آب بزنم کمتر بود .
مثلا وارد اتاق می شوم و می بینم فرزندم در حال تماشای فیلم مورد علاقه اش است ، در حالیکه من قبلا به او اعلام کرده ام که عجله داریم و باید سریعتر خودمان را به مهمانی برسانیم ، بهتر است ابتدا دلیل این بی خیالی را از او سوال کنم ، ممکن است پاسخ دهد : ” مامان من تصمیمم عوض شد ، دوست دارم خونه بمونم ” و یا ” مامان ، من فکر می کنم دیدن این فیلم جذاب تر از مهمانی رفتنِ ! ” و یا ” مامان یادم اومد ساعت 5 عصر کلاس دارم و نمی تونم به مهمونی بیام ” و …..
اینجاست که شما می توانید با توجه به دلیل گفته شده ، عکس العمل مناسبی را از خود نشان دهید ، اگر به او حق می دهید ، احساس منفی ای در شما شکل نخواهد گرفت؛ اما اگر فکر می کنید لازم بود زودتر از این ها تکلیفِ آمدن یا نیامدنش را مشخص می کرد و این فکر دارد کم کم در شما احساس منفی ایجاد می کند بهتر است همان لحظه درباره ی فکر خود با او صحبت کنید تا او به جای تماشای عکس العمل ناراحت کننده ی شما ، بتواند دفعه ی بعد در موقعیت مشابه ، بهتر عمل کند .
برای درک فرزندانمان باید ، موقعیت ها را از نگاه آنان ببینیم ، یعنی خودمان را جای آنان بگذاریم ؛ از خودمان بپرسیم اگر من جای او بودم چه رفتاری از خود نشان میدادم :
فرزند 9 ساله ی ما با عصبانیت از مدرسه وارد خانه میشود ، در حالیکه کیفش را روی مبل می اندازد ، فریاد می زند که :”مامان ، من معلممو دوست ندارم ، او همیشه بین منو سارا ، فرق میذاره ” ، در برابر این جمله ی فرزندمان اگر قرار است او را درک کنیم از قضاوت زودهنگام فاصله می گیریم به او نمی گوییم که لابد کاری می کنی که معلم ات با تو اینطور رفتار می کند و … ، بلکه از نگاه فرزندمان به موضوع نگاه می کنیم :” اوووه واقعا اگر من هم این برداشت را از رفتار معلمم داشتم حس خوبی به من دست نمی داد ! ” خب بگو بینم ماجرا از کجا شروع شد ؟ ( مشاهده گر هستم و دلایل بیشتری برای داشتن رفتارهای صحیحم نیاز دارم ) ، او ادامه می دهد که سارا امروز مثل من تکالیفش را حل کرده بود به او آفرین گفت اما به من هیچ چیزی نگفت انگار نه انگار ، یعنی من درست از پس تکالیفم برنیامدم ؟ ؛ آرام آرام موضوع روشن می شود ، اینجا اگر باز نخواهیم او را درک کنیم به او خواهیم گفت : خب لابد او از تو خوش خط تر نوشته ، لابد او کامل تر نوشته ، معلم ت هرگز بی دلیل اینطور رفتار نمی کند لابد دلیلی دارد و….. اینجا فرزند ما احساس درک نشدن به او دست می دهد . قرار باشد درکش کنیم فقط لازم است موضوع را از زاویه ی نگاه او ببینیم بدون قضاوت کردن ، ” اوهوم ،که اینطور ، زمانی که دیدی معلم ت به تکلیف سارا ، آفرین گفت و به تکلیف شما عکس العمل به خصوصی نشان نداد ، فکرهای اینچنینی به ذهنت خطور کرد ، خب قطعا اگر من جای شما بودم ممکن بود مثل شما فکر کنم ، چطور است فردا دلیل این رفتار را از معلم ت بپرسی ؟
در درک بهترِ فرزندانمان باید بدانیم که هر رفتاری که فرزندمان در لحظه انجام می دهد ، از نظر او ، بهترین رفتار است :
گاهی رفتاری که از فرزنمان سر می زند ، از نظر ما پر از ایراد و نقص و …. است در حالیکه از نظر او بهترین رفتاری بوده که می توانسته از خود نشان دهد یعنی بهترین رفتاری ست که به عقلش می رسیده ،وقتی این نگاه را بعه رفتارهای فرزندانمان داشته باشیم به تغییر قضاوت های ما نسبت به رفتارهای او منجر خواهد شد .
به عنوان مثال : فرزند 10 ساله ی ما برای اینکه ما را غافلگیر کند ، تصمیم گرفته تا ما از سرکار به منزل بر می گردیم ، آشپزی کند و با یک غذای گرم و خوشمزه از ما پذیرایی کند ، اما متاسفانه در حین آشپزی ، دست خود را سوزانده ؛ وارد خانه می شویم و با آشپزخانه ی به هم ریخته و با دست سوخته ی فرزندمان مواجه می شویم :
عکس العملِ مادری که وضعیت فرزندش را درک نمی کند : کی به تو گفت آشپزی کنی ، مگه لازم بود ، دستتم سوزوندی ، کل آشپزخونه رو به هم ریختی ، برای من کلی کار درآوردی ، از اون بدتر دستته که سوزوندیش ، حالا بیا درستش کن ، خداااا ، من چه کنم از دست تو بچه
عکس العملِ مادری که وضعیت فرزندش را درک می کند: می خواستی آشپزی کنی ؟ معلومه کلی تا این لحظه زحمت کشیدی ، ببینم دستتو ، درد داره مامان ، به نظرم یه کم پماد سوختگی لازم داره ، بگو ببینم برای ادامه کارها به کمک نیاز داری ؟
امیدوارم به کارگیری این نکات بتواند به شما در ایجاد یک ارتباط با درک بالا ، کمک کند ، به امید داشتن یه دنیا آرامش برای شما دوست همراهم .
در این سایت ، ما شما را به کمک محتواهای آموزشی علمی و استاندارد در مسیر درست فرزندپروری ، ثابت قدم نگه می داریم .
خوشحال می شویم در اینیستاگرام ، ما را دنبال کنید و در جریان تخفیفات ویژه ی دوره های آموزشی و سایر محصولات ، قرار گیرید : samane.rashidiii
درباره سمانه رشیدی
مدرس مهارتهای فرزندپروری ، دارای مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی ، برگزارکننده ی کارگاهها و سمینارهای فرزندپروری برای والدین مشتاق ، مدرس آموزش خانواده در مدارس ، دبیر رسمی آموزش و پرورش ، نویسنده ی کتاب و مقالات
نوشته های بیشتر از سمانه رشیدی
دیدگاهتان را بنویسید